روانکاوی
روانکاوی (روان تحلیل گری) عملا با نام پدر آن یعنی زیگموند فروید پیوند خورده است. روانکاوری روشی برای کشف معنای و انگیزه رفتار است. به خصوص عناصر ناهشیاری که بر احساسات و افکار فرد تاثیر میگذارند و از این لحاظ هیچ روشی به پای آن نمیرسد. فرایند روانکاوی شامل به سطح آوردن خاطرات و احساسات واپس زده شده است. فرویدمعتقد بود بسیاری از تکانه هایی که در دوران کودکی با منع یا تنبیه والدین یا جامعه روبرو شده اند، برخاسته از غریزه های فطری هستند. این تکانه ها از آنجا که از بدو تولد وجود دارند دارای قدرت اثرگذاری فراگیر هستند که باید آن را حل و فصل کرد؛ زیرا منع و ممنوعیت نمیتوانند آنها را از بین ببرد بلکه فقط سبب میشود از حیطه ی آگاهی به حیطه ی ناهشیار رانده شوند و از همانجا به صورت اختلالات هیجانی و نشانه های بیماری روانی یا از سوی دیگر به شکل رفتارهای جامعه پذیر از قبیل فعالیت هنری و ادبی جلوه گر شوند.
هدف روانکاوی
• حذف تدریجی فراموشی هایی است که ریشه در اوایل کودکی دارند.
• بیمار با فهم دلایل رفتار خود، از الگوهای پسرفت قبلی دست کشیده و الگوهای جدید و انطباقی تری ایجاد کند.
• بیمار تا حدی خود را بشناسد و به بصیرت دست یابد.
• تغییر بنیادین سازمان الگوهای رشدی قدیمی میتنی بر عواطف ابتدای زندگی و دفاع های ریشه دار بر علیه آن
آرایه جلسه روانکاوی
از لحاظ ساختاری، روانکاوی معمولا به درمانی انفرادی(دونفره) اطلاق میشود که بسامد جلساتش زیاد(هفته ای 4 یا 5 جلسه) و طولانی مدت(چندین سال) است. روانکاوی همچون سایر انواع روان درمانی در یک آرایه حرفه ای و جدا از واقعیت های زندگی روزمره انجام میشود و این فضا مامنی برای بیمار فراهم میکندکه در آن رنج های روانیش تسکین می یابد و افکار خصوصیش را با یک متخصص پذیرا در میان میگذارد. محیط روانکاوی طوری طراحی میشود که آرمیدگی و پسرفت را ترغیب کند. این آرایه معمولا ساده و بی پیرایه است، از لحاظ حسی خنثی است و محرک های بیرونی در آن به حداقل رسیده است.
روش های روانکاوی
• استفاده از کاناپه
استفاده از کاناپه چندین مزیت نمادین و واقعی بالینی دارد.(1) وضعیت لمیده خود آرامبخش است زیرا تداعی بخش خواب است و به همین دلیل کنترل خودآگاه بیمار بر روی افکارش را کم میکند(2) تاثیرات مزاحم روانکاو را کم میکند و در نتیجه علایم غیرضروری محیطی را مهار میکند(3) به روانکاو اجازه میدهد بدون انقطاع بیمار را مشاهده کند؛(4) برای هر دو طرف ارزش نمادین دارد و یادآور ملموس میراث فروید است و به هویت حرفه ای، وفاداری و مهارت روانکاو اعتبار خاصی میبخشد. اما وضعیت درازکش بیمار در حالیکه روانکاو نزدیک او قرار داردمیتواند حالت تهدیدآمیز و ناراحت کننده ای ایجاد کند، زیرا یادآور اضطراب هایی استکه ریشه در ترکیب بندی والد-کودک در اوایل زندگی دارد و از لحاظ فیزیکی شبیه آن است. این حالت همچنان برای برخی معنای شخصی قدرت تکانه های خطرناک یا تسلیم در برابر یک منبع قدرت را دارد؛ برخی دیگر از بیماران از اینکه مجبور نیستند با روانکاو رو در رو باشند احساس آسودگی میکنند(مثلا ترس از کاناپه و یا تمایل مفرط به درازکشیدن ممکن است بازتاب مقاومت باشد و باید مورد تحلیل قرار گیرد). هر چند استفاده از کاناپه برای انجام روانکاوی ضروری است اما به طور خودکار از آن استفاده نمیشوند؛ کاناپه به تدریج به بیمار معرفی میشود و ممکن است تا زمانی که پسرفت اضافی یا غیرسازنده است استفاده از آن به تعویق افتد.
• قاعده بنیادین
طبق قاعده بنیادین تداعی آزاد، بیمار باید هر چیزی را که به ذهنش میرسد(هر چقدر هم نامقبول، بی اهمیت یا بی معنا باشد) به روانکاو بگوید و خود را به مکالمه ای بسپارد که در آن از هر دری سخن میرود. این نوع مکالمه قطعا با مکالمه معمولی تفاوت دارد، در اینجا از بیمار انتظار میرود به جای آنکه بین اظهاراتش پیوندی منطقی برقرار کند، افکار و رویدادهایی را برملا کند که به دلیل بیزاری از آنها برایش ناخوشایند و نامقبولند.
اصل توجه یکدست:
وقتی قرار است بیمار هر چیزی را که به ذهنش میرسد بدون گزینش یا انتقاد بیان کند، لازمه منطقی این قاعده آن است که روانکاو قضاوت را کنار بگذارد و به همه جزئیاتی که مطرح میشود توجهی بیطرفانه بکند که این اصل را توجه یکدست می نامند. روش این است که روانکاو ضمن حفظ توجه آرام و خنثی به همه آنچه گفته میشود، هیچ تلاشی برای تمرکز اختصاصی بر هیچیک از مطالب گفته شده ننماید.
• روانکاو در نقش آینه
اصل دوم آن است که روانکاو نسبت به بیمار غیرقابل نفوذ باشد و مانند یک آیینه فقط آن چیزی را که نشان داده میشود بازتاب دهد. به روانکاوان توصیه میشود مانند لوح سفید خنثایی عمل کنند و شخصیت خود را وارد جلسات درمان نکنند. این بدان معناست که روانکاوان ارزش ها و نگرش های خود را وارد گفت و گوهای درمانی نکنند و واکنش های شخصی یا تعارضهای متقابل را با بیمار در میان نگذارند؛ هر چند روانکاوان گاهی برای انجام این کار وسوسه میشوند. وارد کردن واقعیت و عوامل بیرونی ممکن است سبب انقطاع فرافکنی های ناخودآگاه بیمار یا سوگیری آنها شود. بی طرفی همچنین به روانکاو امکان میدهد بدون سانسور تمامی واکنش های نامقبول یا ممنوع را بپذیرد.
• قاعده پرهیز
قاعده بنیادین پرهیز به معنای پرهیز جنسی یا جسمی نیست، بلکه به معنای ناکام گذاشتن نیازها و تمایلات هیجانی است که بیمار ممکن است نسبت به روانکاو داشته باشد یا بخشی از انتقال باشد. رعایت این اصل سبب میشود اشتیاق های بیمار تداوم یابد و به نیروی محرکه ای برای کار روانکاوی و انگیزه تغییر تبدیل شود. فروید توصیه میکرد روانکاو درمان را در حالتی از کناره گیری به انجام رساند. در بیماری که عطش عشق دارد، روانکاو باید از رضای اشتیاق شدید او خودداری کند.
محدودیت روانکاوی
در حال حاضر محدودیت عمده روانکاوی مسائل اقتصادی مربوط به صرف هزینه بالای زمان و پول است که هم برای بیماران و هم در آموزش روانکاوان آتی مطرح است. به علاوه از آنجا که روانکاوی مستلزم وجود مقتضیاتی نظیر ذهنیت روانشناختی، توانایی کلامی و شناختی و وضعیت با ثبات زندگی است، ممکن است بی جهت محدود به گروهی از بیماران باهوش، دارای موقعیت اقتصادی-اجتماعی بالا و مبتلا به اختلالات غیروخیم شود.
تمامی گروه ها
ساعات کاری
شنبه | 09.00 – 21.00 |
يكشنبه | 09.00 – 21.00 |
دوشنبه | 09.00 – 21.00 |
سه شنبه | 09.00 – 21.00 |
چهارشنبه | 09.00 – 21.00 |
پنج شنبه | 09.00 – 21.00 |
جمعه | 09.00 – 21.00 |
ارتباط با کلینیک دكتر محبوبه اميدي نژاد
تماس تلفني، imo، Google Meet
- 02191012960
02191012970
09192058544